۱۳۸۸/۰۹/۰۳

می خواستم بهت بگم چقدر پریشونم
دیدم خود خواهی دیدم نمی تونم...... تحمل می کنم بی تو به هر سختی
به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی
به شرطی بشنوم دنیات آرومه.... که دوسش داری.... از چشمات معلومه یکی اونجاست شبیه من یه دیوونه
که بیشتر از خودم قدرت و می دونه
چی کار کردی که با قلبم به خاطره تو بی رحمم ...... تو می خندی چه شیرینه، گذشتن ، تازه می فهمم
تو رو می خوام تمومه زندگیم اینه...... دارم میرم ته دیوونگیم اینه
نمی رسه به تو حتی صدای من...... تو خوشبختی همین بسه برای من

۱ نظر:

  1. زيبا و لطيف بود عزيزم

    كاش بصورت شعر مي نوشتي
    طوري كه از ظاهر پستت هم بشه متوجه شد شعر هستش

    پاسخحذف

پیشاپیش از اینکه نظر می‌دهید سپاسگذارم. اگر مایل هستید می‌توانید نام و آدرس اینترنتی خود را در قسمت پایین، یعنی "انتخاب نمایه" وارد کرده و به‌همراه نظر خود ارسال نمایید.
راهنمایی: ساده‌ترین راه در این قسمت انتخاب نام/آدرس اینترنتی است. حتی اگر آدرس اینترنتی را موجود نداشته باشید، می‌توانید جای آن را خالی بگذارید. درج نظر به عنوان ناشناس یا حتی اسم مستعار در این وبلاگ آزاد است. فقط از استفاده از هویت افراد دیگر برای نظر دادن خودداری فرمائید