۱۳۸۹/۱۰/۰۸

تو هم به احساس من خواهی رسید


می گویند بنویس اما نمی گویند چگونه !!.... نمی گویند این احساس پاره پاره را چطور باید نوشت
در خواب پاره می کنم آنچه را حریم می نامند و در بیداری می پوشانم بغض سنگین این همه اسارت را
و تو برای رها کردن من خودم را به ودیعه میگیری و چنان در صندوقچه ی تنهاییت محصورم می کنی که نای نفس کشیدن نماند
نمی دانم روزی که در چشمانت زل بزنم و بدرم حرمت عشق اجباریت را، تو چگونه تاب خواهی آورد با این که می دانم تنها همان روز است که احساس مرا خواهی فهمید
و همان روز است که همانند من خواهی مرد ....روزی هزار بار خواهی مرد