۱۳۸۹/۰۴/۰۸

یک بار دیگر (2)

چشم هایم را نمی خواهم بگشایم مبادا عطر نفست وجودم را به حال خود بگذارد ، از پشت پلک هایم نیز می توانم ببینمت
دستت را می گذاری زیر چانه ام تا باور کنم حضور داری ...... مطمئن باش باور دارم و حس می کنم لبخندت را
می دانی این روز ها کمی با خودم درگیرم ، با احساسم ، با کودک بازیگوش قلبم و تمام لحظاتم که پر از تشویشند......
حس مرا می فهمی ؟؟..... سبک شده ام مثل قاصدکی که توی دست کودک همسایه فوت می شود و به هوا می رود و امیدش به پرواز
بیشتر از نشستن بر زمین است و چقدر دلم آغوش تو را می خواهد
بی خبری خوب چیزی است که همه به آن پناه می برند..... نه می دانی و نه می خواهی که بدانی ......شاید که با عذر ندانستن شانه
از بار همه تقصیر ها خالی کنی
تو که نمی توانی ندانی ، چگونه چشم بر غم هایم بستی ؟؟...... دلت برایم تنگ نشده؟؟....... مرا رها نکن
می ترسم به خودم نگاه کنم ، چیزی در وجودم گم شده است که در این سبک شدن بی تاثیر نبوده اما گم شده ی من نگرانیم را
دو چندان کرده .... تو می فهمی مرا ..... تو بگو چه شده خلوت سرشار از آرامش مرا؟؟؟.......
زمان به سرعت می گذرد و تو می دانی برای فرستادنم به آگاهی عجله می کنند این نشانه های سلامتی
و
مرا می خوانند دعاهای مادرم که می دانم سر از سجاده اش بر نمیدارد تا بگویند من چشم هایم را گشوده ام
برای رفتن شوقی ندارم، اما تو از شوق خودت برایم بگو وقتی با سرعت برای آمدن به اینجا ما را ترک میکردی..... بگو تا درک
کنم لبخندت را....
تو شاهدی ..... شاهد دلتنگی هایم و تمام لحظات پر از حسرتم و تو پنهانی در تمام اشک هایم ......
تو مرا میفهمیدی .... تو مرا میفهمی
جسمم سنگین شده ..... چیزی برای وارد شدن به درونم با تمام نیرویش به قفسه سینه ام ضربه می زند ..... آه ....
نفس کشیدن چقدر سخت شده .....
وای خدا باز هم صدا میشنوم ..... باز هم برگشته ام



۱۳۸۹/۰۴/۰۵

پدرم....


سالها بودنت از یادم برده بود چقدر سایه ات گرما میدهد و امروز حسرت تبریک روز پدرسایه تاریک آرزوهایم

دوستت دارم و روزت مبارک

پی نوشت : گاهی پدر فقط اون کسی نیس که در آمدن ما به دنیا نقشی دارد پدر اون کسی هست که با همه ی وجودت به پدر بودنش ایمان داری .... برای من برادرم همیشه پدر بود.

۱۳۸۹/۰۳/۲۷

تولدت مبارک

جهنم نیازی به آتش ندارد
نبودن تو کافیست

یه دوست خوب لازم نیس حتما کنارت باشه کافیه حضورش و حس کنی حتی اگه بگن توهم زدی بخصوص اگه نبودنش بشه
عین همین جمله ای که اول نوشته ام گذاشتم
یه دوست خوب با گفتن کلمه ی خوب معنا پیدا نمی کنه بلکه با حسی که پشت گفتن این کلمه هست جون میگیره
و من واسه یه دوست خوب امروز می خوام جشن بگیرم
می خوام تولد یه دوست خوب رو بهش تبریک بگم یه دوست که کلمه به کلمه ی حرفاش رو دوست دارم
یه دوست که روز اول دوسش نداشتم و فکر میکردم تلخ حرف میزنه اما وقتی بهش گفتم شیرینی حرفش به دلم نشست
یه دوست که وقتی دوست صداش کردم دیگه یادش نرفت پشتم و خالی نکنه
یه دوست که قدر همه ی لذت دوست داشتن دوستش دارم
تولدت مبارک دوست خوبم زروان
بله زروان امروز به دنیا اومد ( 28/3/58) و مطمئنم یه پسر تپلی خوشگل بوده که همه دلشون می خواست لپش و بکشن
( این یه تیکه علاقه خودم به لپ بچه های تپل ) و حالا که من دارم براش جشن میگیرم 30 سالش شده و گمون نکنم همون قدر تپل و
با نمک باشه :)
اما این پسر گل ما خیلی بزرگ منش و خوش صحبت ..... نوشته های پر معنایی داره که هر کسی می تونه بر اساس احساس همون
لحظه ازش معنایی دریافت کنه که دوست داره.... خوب نقد میکنه و خوب نقد میشه
خلاصه اینکه اگه دوست دارید از یه جمله ی قشنگ لذت ببرید حتما من و سایه ام رو بخونید :
http://sayeman.blogspot.com/
بازم تولدت رو بهت تبریک میگم و خوشحالم دوستی به خوبی تو دارم