خسته ام از شنیدن دوستت دارم که بار سنگین مسئولیت را به دوشم می اندازد و کمر خم شده ام را به زانو در می آورد
من به نفس نفس زدن آخر این عشق رسیده ام
کاش کمی هوای تازه پیدا شود ....... کمی رهایی
مرا در عشق خفه کرده ای و گمان می کنی باید قدر دانی هم بکنم و نمی دانی چقدر آرزوی پرواز دارم
کاش از زندگی ام برای همیشه بروی ای عشق
من به نفس نفس زدن آخر این عشق رسیده ام
کاش کمی هوای تازه پیدا شود ....... کمی رهایی
مرا در عشق خفه کرده ای و گمان می کنی باید قدر دانی هم بکنم و نمی دانی چقدر آرزوی پرواز دارم
کاش از زندگی ام برای همیشه بروی ای عشق
نفرین نامه ای برای عشق
پاسخحذف:(
پاسخحذفعشق مثل اکسیژن میمونه گاهی اکسیژن بیش از حد در یک محیط می تونه کشنده باشه ولی بی اکسیژن هم نمیشه سر کرد
پاسخحذفولی فکر کنم مشکل فعلی ؛ بیش از اندازه بودن عشق نیست مشکل یک چیز دیگه است شاید برداشت نادرست از عشق از طرف عاشق یا معشوق
عجب آرزوهای عجیبی؟ مگر عشق هوای تازه نیست؟
پاسخحذفاينو احتمالا زياد شنيدي خاله
پاسخحذفجبران خليل جبران ميگه
از عشق براي هم بند نسازيد.
وقتي از عشق بند ساختي همون عشق بدترين عذاب برات ميشه
معشوق بودن سنگین است
پاسخحذف